کد مطلب:59786 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

نجات زن دیوانه











در روایات آمده است كه: در زمان خلافت «عمر بن خطاب» مردی با زن دیوانه ای زنا كرد، گواهان عادل بر این مطلب گواهی دادند، عمر دستور داد تا به آن زن ، حدّ بزنند، مأمورین ، آن زن را می بردند تا حدّ (صد تازیانه) را بر او جاری كنند.

علی (علیه السلام) در مسیر، او را دید و فرمود:«زن دیوانه از فلان قبیله چه كرده بود كه او را می بردند؟»

شخصی به علی (علیه السلام) گفت: «مردی با این زن زنا كرده و فرار نموده است و گواهان عادل گواهی بر این كار داده اند، عمر دستور جاری ساختن حدّ (تازیانه) بر این زن داده است».

علی (علیه السلام) فرمود:«این زن را به نزد عمر رد كنید و به عمر بگویید: آیا نمی دانی كه این زن دیوانه از فلان طایفه است و پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:

«رُفِعَ الْقَلَمُ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتّی یُفِیقُ؛ قلم تكلیف از دیوانه برداشته شده تا خوب شود».

این زن عقل خود را از دست داده است ، پس مجازات ندارد. آن زن را نزد عمر برگرداندند وگفتار علی (علیه السلام) را به عمر رساندند عمر گفت: «خدا در كار علی (علیه السلام) گشایش دهد، نزدیك بود با جاری ساختن حد بر این زن ، هلاك گردم»، سپس زن را آزاد كرد و گفت:

«لَوْلا عَلِیُّ لَهَلَكَ عُمَرُ؛ اگر علی (علیه السلام) نبود، عمر هلاك می شد».